هنری

هشت حقیقت جالب و عجیب در مورد ونسان ونگوگ

در حالی که ونسان ون گوگ یکی از مشهورترین نقاشان دنیای هنر است، اما به او «هنرمند شکنجه‌شده» نیز می گویند

زمانی که ون گوگ  37 سال سن داشت او تنها یک تابلو فروخته بود ؛ اما متأسفانه آنقدر عمر نکرد که بتواند ارزش میراث خود را که شامل آثارش می شود ببیند  آن ها  اکنون برخی از گران ترین نقاشی ها در جهان هستند.

کنجکاو هستید که در مورد زندگی او بیشتر بدانید؟

  • او تقریباً 900 تابلو را در 10 سال کشید و تا زمانی که ون گوگ در  27 سالگی  بود ، در چندین شغل مختلف مشغول به فعالیت شده بود که از جمله ان ها میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
  • او یک مبلغ دین ، معلم و فروشنده آثار هنری بود.ناگهان، او این مشاغل را رها کرد و تصمیم گرفت تمام انرژی خود را روی نقاشی و طراحی متمرکز کند و وقتی شروع کرد، هیچ مانعی برای او وجود نداشت.
  • طی ده سال بعد، ون گوگ به خلق مجموعه‌ای از آثار طراحی که تقریباً 900 نقاشی، و 1100 اثر دیگر که روی کاغذ بود ادامه داد – که به طور شگفت انگیزی به طور متوسط هر 36 ساعت یک طراحی انجام داده بود.واقعا عجیب است که او در این مدت کوتاه چگونه توانست به این  موفقیت بی نظیر دست پیدا کند.
  • ون گوگ در طول زندگی خود با نوعی بیماری روانی زندگی میکرد. در حالی که کاملاً مطمئن هستیم ون گوگ با یک بیماری روانی زندگی می کرده است ، اما ما نمی توانیم در مورد جزئیات این بیماری  100٪ مطمئن باشیم. با این حال، آنچه به خوبی پیدا و مشهود است ، علائم او شامل توهم، افسردگی، و تشنج بوده   که گاهی اوقات بسیار تشدیده میشده است
  • بسیاری از روان پزشکان این روزها سعی کرده اند بیماری او را از روی علائمی که نشان داده است تشخیص دهند آن ها بر این باورندکه تشخیص های احتمالی شامل اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، سیفلیس، هیپرگرافیا، و صرع لوب تمپورال است. همچنین کاملاً ممکن است که او ترکیبی از این موارد را داشته باشد. بیماری  او هر چه که باشد، احتمالاً به دلیل شیوه زندگی او بدتر شده است.

  • لوازم اصلی ون گوگ قهوه، سیگار و نان بود
  • ون گوگ با وجود پیشینه ممتازش، زندگی بزرگسالی خود را در فقر گذراند و با غذای ارزان (که به مقدار کمی استفاده میکرد) زنده ماند. رژیم غذایی او عمدتاً شامل نان و قهوه بود، او بیش از حد الکل می‌نوشید و به ندرت دیده می‌شد که پیپش در دست نباشد.
  • برادرش اغلب به او کمک مالی می‌کرد، اما ون گوگ که به هنرش وسواس داشت، تصمیم گرفت تمام سرمایه‌ها را برای خرید لوازم جدید تر مصرف کند.
  • در زمانی که ون گوگ 33 ساله شد، وضعیت سلامتی ون گوگ روز به روز  بدتر شده مشد. او به برادرش تئو نامه نوشت و گفت که در طول یک سال فقط 6 وعده غذای گرم خورده است و دندان هایش لق و دردناک هستند . با در نظر گرفتن اینکه او روی زمین کار می کرد،در نتیجه  رژیم غذایی ضعیفی داشت و عاشق سیگار و نوشیدنی بود، واقعاً جای تعجب نیست که او مرتباً بیمار بود.
  • به او لقب «دیوانه مو قرمز» داده بودند . از آنجایی که سلامت روان ون گوگ اغلب ضعیف بود، او زمان زیادی را در بیمارستان و خارج از آن سپری کرد. با گذشت سالها، توهمات و هذیان هایی که تجربه می کرد شدیدتر و مکرر شد و توجه همسایگان را به خود جلب کرد. آنها که از رفتار او ترسیده بودند، نام او را “le fou roux” (دیوانه مو قرمز) گذاشتند و برای جمع آوری امضا برای طوماری علیه او (طومار آرل) گرد هم آمدند. در پاسخ، پلیس ون گوگ را برای همیشه از خانه اش بیرون کرد و او بار دیگر به بیمارستان بازگشت

حقیقت پشت گوش ون گوگ هنوز ناشناخته است

  • اکثر مردم داستانی را شنیده اند که ون گوگ گوش خود را بریده است – و در حالی که گوش او واقعاً بریده شده است، جزئیات اطراف هرگز تأیید نشده است.
  • نسخه محبوب داستان اغلب به این صورت گفته می شود … ون گوگ و دوست بسیار نزدیکش، گوگن، در حال دعوا بودند. بحث بیشتر و بیشتر شد تا اینکه ون گوگ دوستش را با تیغ تهدید کرد. اما ون گوگ به جای اینکه واقعاً به گوگن آسیب برساند، بخشی از گوش خود را جدا کرد – آن را در پارچه ای پیچید و بعداً آن را به یک فاحشه داد.
  • با این حال، برخی از مورخان فکر می کنند که گوگن مقصر بوده است. این داستان از این قرار است که گوگن، یک شمشیرباز عالی، در حین دعوا، گوش ون گوگ را با شمشیر خود برید و این دو هنرمند برای فرار از پلیس توافق کردند که حقیقت را پنهان کنند.
  • در حالی که باور عمومی بر این است که کل گوش ون گوگ بریده شده است، در واقع به احتمال زیاد او فقط بخشی از لاله گوش را بریده است.

“شب پر ستاره” در “پناهگاه” ساخته شد

  • پس از حادثه گوش، ون گوگ تصمیم گرفت خود را به بیمارستان سنت پل دو مازول که در آن زمان به عنوان “پناهگاه” شناخته می شد، معرفی کند و در آنجا تشخیص داده شد که او به “شیدایی حاد همراه با هذیان عمومی” مبتلا است.
  • خوشبختانه برای ون گوگ، زمانی که در بیمارستان بستری بود، می‌توانست به خلق هنر خود ادامه دهد – و روزها را از پنجره‌های میله‌دار به تماشای مناظر زیر می‌گذراند. در اینجا بود که او مشهورترین اثر خود را به پایان رساند: «شب پرستاره».
  • پایانی شب در واقع دیدگاه او را در روزهای مختلف و حتی در ساعات مختلف نشان می دهد. همانطور که نشسته بود و نور و تغییر آب و هوا را تماشا می کرد، منظره ای را هنگام طلوع خورشید، طلوع ماه، در روزهای پر خورشید، روزهای ابری، روزهای بادی و روزهای بارانی نقاشی کرد.
  • اگرچه این اثر به عنوان یک شاهکار شناخته می‌شود، اما ون گوگ هرگز از این قطعه راضی نبود و حتی تا آنجا پیش رفت که فکر می‌کرد آن را می‌دانست و کارهای دیگری را که در بیمارستان تکمیل کرد، شکست خورده بودند

 

ون گوگ از پیشگامان پست امپرسیونیستی بود

  • در طی سه سال، ون گوگ 43 تصویر شخصی چشمگیر ترسیم کرد – اما این کار کمتر با غرور ارتباط داشت تا ضرورت.از آنجایی که ون گوگ برای استطاعت مالی مدل‌های پولی خود تلاش می‌کرد و حلقه اجتماعی محدودی داشت، افراد کمی برای نقاشی نداشت.
  • در سلف پرتره هایش، او اغلب به صورت ژولیده و نتراشیده، با چشمان عمیق فرو رفته، فک ضعیف و دندان های از دست رفته ظاهر می شود. حتی برخی از پرتره ها وجود دارد که او حتی بلافاصله پس از بریدن گوش خود (یا احتمالاً گوگن) با بانداژهای تازه، انجام داده است.
  • ترفندهای دیگر او که در هزینه صرفه جویی می کند شامل نقاشی روی آثار هنری او به جای خرید بوم جدید بود که باعث می شود به این فکر کنید که چه چیز دیگری می تواند زیر آن 900 نقاشی پنهان شود!

 

ون گوگ بر اثر شلیک گلوله ای که خود به خود وارد کرده بود درگذشت… یا او؟

  • ون گوگ در 37 سالگی از بیمارستان مرخص شد و به برادرش نزدیک شد، اما سلامت روانی او همچنان رو به کاهش بود.اوضاع بدتر شد تا اینکه در 29 ژوئیه 1890 گزارش شد که او به قفسه سینه خود شلیک کرد. اگرچه گلوله بدون آسیب ظاهری به داخل یا ستون فقراتش از قفسه سینه او عبور کرد، اما پزشکان نتوانستند آن را خارج کنند و او دو روز بعد بر اثر زخم عفونی فوت کرد.
  • در حالی که این پایان داستان ون گوگ بیشترین پذیرش را دارد، برخی معتقدند که او گلوله را خودش شلیک نکرده است و در واقع این یک نوجوان محلی بود که هنرمند را مسخره کرده بود و او را کشته بود.
  • در بستر مرگ، سخنان دلخراش ون گوگ به برادرش این بود که “غم و اندوه تا ابد ادامه خواهد داشت”.

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *